متولدین سال میمون
در بین‌ دوازده‌ علامت‌ ، میمون‌ غیر معمولی‌ ترین‌ علامت‌ هاست‌ . میمون‌ ،بد جنس‌ و در عین‌ حال‌ ،دلیر و ،با همت‌ است‌ . ،شوخ‌ طبع‌ است‌ و همیشه‌ آماده‌ شوخی‌ ولی‌ شوخیهایش‌ معمولا"غیر مستقیم‌ است‌ . او آنچنان‌ موجود اجتماعی‌ است‌ که‌ معمولا" در افراد غیر آشنا این‌ احساس‌ را بوجود میاورد که‌ مدتهاست‌ او را می‌ شناسند . این‌ امتیاز داشتن‌ شبکه‌ وسیع‌ ارتباطی‌ در واقع‌ به‌ هیچ‌ چیز مربوط‌ نیست‌ جز روح‌ ،حیله‌ گر میمون‌ . او در حقیقت‌ موجودی‌ ،خود خواه‌ و خودمرکز بین‌ است‌ . میمون‌ با آنکه‌ به‌ ظاهر شوخ‌ و دوست‌ داشتنی‌ است‌ و حتی‌ به‌ موقع‌ اطاعت‌ می‌ کند ولی‌ در واقع‌ باید این‌ حقیقت‌ را در نظر داشت‌ که‌ نظریات‌ شخصیش‌ را درباره‌ دیگران‌ همیشه‌ پشت‌ یک‌ ظاهر دوستانه‌ مخفی‌ می‌ کند . حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ او بیشتر از هر علامت‌ دیگری‌ نسبت‌ به‌ مردم‌ بی‌ اعتماد است‌ و ضمنا" در مقام‌ مقایسه‌ با دیگران‌ حتما"باید او را بپذیرند . او در عین‌ حال‌ یک‌ ،روشنفکر است‌ و تشنگی‌ غریبی‌ برای‌ دانستن‌ دارد و دوست‌ دارد که‌ همه‌ چیز را ببیند ، بشنود ، بخواند و همیشه‌ در جریان‌ مسائل‌ روزمره‌ دنیا باقی‌ بماند . علاوه‌ بر آنکه‌ معمولا"با سواد و ،با فرهنگ‌ است‌ حافظه‌ای‌ آنچنان‌ قوی‌ دارد که‌ می‌ تواند در صورت‌ لزوم‌ حتی‌ جزئیات‌ هر چیزی‌ را که‌ دیده‌ یا خوانده‌ یا شنیده‌ بخاطر بیاورد . این‌ حسن‌ از طرف‌ دیگر این‌ حقیقت‌ را در پی‌ دارد که‌ حافظه‌ او معمولا"نامرتب‌ است‌ . میمون‌ اعتماد و تکیه‌ زیادی‌ به‌ خاطراتش‌ دارد . خلاقیت‌ و اصالت‌ افکار میمون‌ به‌ قدری‌ زیاد است‌ که‌ به‌ راحتی‌ می‌ تواند سخت‌ ترین‌ و پیچیده‌ ترین‌مشکلات‌ را بدون‌ ترس‌ از عدم‌ موفقیت‌ حل‌ کند . ولی‌ هرگاه‌ تصمیمی‌ گرفت‌ باید به‌ سرعت‌ آن‌ را به‌ مرحله‌ اجرا برساند . زیرا اگر چنین‌ نکند و یا تأخیری‌ در برنامه‌ هایش‌روی‌ بدهد چنانکه‌ اصل‌ موضوع‌ را به‌ دست‌ فراموشی‌ خواهد سپرد که‌ انگار چنین‌ برنامه‌ ای‌ وجود نداشته‌ است‌ . او هوش‌ سرشاری‌ دارد . . . و این‌ هنر را نیز دارد که‌ چشم‌ مردم‌ را بر روی‌ حقیقت‌ ببندد ، او حتی‌ قادر است‌ اژدهای‌ سرسخت‌ و لجوج‌ را که‌ هیچکس‌ قادر به‌ فریبش‌ نیست‌ فریب‌ دهد و به‌ راحتی‌ می‌ تواند در مقابل‌ جاذبه‌ ببر مقاومت‌ کند و بی‌ رحمانه‌ او را بی‌ آزارد . میمون‌ همانقدر که‌ ،سیاستمدار است‌ ،زیرک‌ و دانا است‌ و به‌ راحتی‌ خود را از بند هر گرفتاری‌ میرهاند . او مستقل‌ و خود خواه‌ است‌ و هرگز کسی‌ نمی‌ تواند از اوکار بکشد . برعکس‌ این‌ اوست‌ که‌ از دیگران‌ به‌ خاطر کارهائی‌ که‌ برایش‌ کرده‌ اند با ادب‌ تشکر می‌ کند . او معمولا"خیلی‌ کم‌ دچار تردید می‌ شود و گاه‌ نیز از اینکه‌ با گفتن‌ دروغ‌ کارش‌ را راه‌ بیندازد ابا ندارد . او برای‌ آنکه‌ شاهد موفقیت‌ را در آغوش‌ بکشد ممکن‌ است‌ به‌ هر کاری‌ تن‌ دهد و حقیقت‌ این‌ است‌ که‌ خیلی‌ بندرت‌ بدام‌ میافتد . شاید بشود گفت‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ موفقیت‌ ، دروغگوئی‌ به‌ نوعی‌ ابزار کار اوست‌ . به‌ هر حال‌ از هرچه‌ بگذریم‌ این‌ حقیقت‌ را نمی‌ توان‌ فراموش‌ کرد که‌ میمونها به‌ معنای‌ واقعی‌ جذاب‌ ، دلربا و باهوش‌هستند و آنچنان‌ خود را دوست‌ داشتنی‌ جلوه‌ می‌ دهند که‌ هیچکس‌ نمی‌ تواند از آنها صرفنظر کند . میمون‌ موجودی‌ ،فرصت‌ طلب‌ است‌ و حق‌ هم‌ دارد زیرا اکثرا"بخت‌ مساعدش‌ فرصتهای‌ نادری‌ پیش‌ پایش‌ قرار می‌ دهند . علی‌ رغم‌ جنبه‌ های‌ منفی‌ وجودش‌ مثل‌ بطالت‌ ، دروغگوئی‌ و بی‌ دقتی‌ همیشه‌ به‌ دلیل‌ هوشیاری‌ فراوان‌ و ادراک‌ درستش‌ مردم‌ او را می‌ خواهند . او در مورد معامله‌ و خرید و فروش‌ زیرکی‌ خاصی‌ دارد . شریک‌ خوبی‌ است‌ و در هر کاری‌ که‌ احتیاج‌ به‌ تصمیم‌ گیری‌ آنی‌ داشته‌ باشد کمبود وجود میمون‌ احساس‌ می‌ شود . میمون‌ اگر امکان‌ ادامه‌ تحصیل‌ و علم‌ آموزی‌ داشته‌ باشد آنوقت‌ برای‌ انجام‌ کارهای‌ مختلف‌ اعم‌ از سیاست‌ ، تجارت‌ ، هنر و غیره‌ از خود قابلیت‌ نشان‌ می‌ دهد .هیچ‌ کاری‌ نیست‌ که‌ برای‌ او جنبه‌ اسرارآمیز و وحشت‌ آوری‌ داشته‌ باشد و حتی‌ اگر لازم‌ باشد می‌ تواند به‌ کارهای‌ ناآشنا دست‌ بزند و موفق‌ بشود . اگر میمون‌ استعدادهایش‌ را در یک‌ زمینه‌ معینی‌ بکار بگیرد شهرت‌ و موفقیتش‌ حتمی‌ است‌ . . تنها چیزی‌ که‌ می‌ تواند موفقیت‌ او را بخطر بیندازد حرف‌ زدن‌ زیاد است‌ . او باید در این‌ مورد بسیار محتاط‌ باشد و دهانش‌ را از اندازه‌ معمول‌ بازتر نکند چون‌ در این‌ صورت‌ با وجود دلربائی‌ ذاتی‌ که‌ دلیل‌ کشش‌ مردم‌ به‌ سوی‌ اوست‌ ممکن‌ است‌ پرحرفیهایش‌ مردم‌ را خسته‌ و بیزار کند . بجز گرفتاریهای‌ مالی‌ که‌ اغلب‌ با آن‌ دست‌ بگریبان‌ است‌ میمون‌ می‌ تواند از زندگیش‌ کاملا"لذت‌ ببرد . ولی‌ از نظر عاطفی‌ معمولا"خوش‌ اقبال‌ نیست‌ و در رابطه‌ با جنس‌ مخالف‌ ضعیف‌ است‌ . او خیلی‌ به‌ سهولت‌ عاشق‌ می‌ شود ولی‌ به‌ همان‌ سهولت‌ نیز خسته‌ می‌ شود و به‌ دنبال‌ عشق‌ تازه‌ دیگری‌ می‌ رود . افسوس‌ ، او هرگز در این‌ زمینه‌ راضی‌ و خشنود نخواهدبود زیرا شخصا"موجود ثابت‌ قدمی‌ نیست‌ . باآنکه‌ به‌ اندازه‌ کافی‌ گرما و حرارت‌ دارد ولی‌ روح‌ انتقادی‌ و دید روشنش‌ معمولا"گرمای‌ اولیه‌ را به‌ سرعت‌ تبدیل‌ به‌ سرما می‌ کند . اما شوخ‌ طبعیش‌ همیشه‌ او را از دست‌ و پا زدن‌ در دریای‌ شکستهای‌ عاطفی‌ نجات‌ می‌ دهد . او خوشبخت‌ است‌ زیرا بهتر از هر کس‌ قادر است‌ به‌ بدبختیهایش‌ بخندد و در صورت‌ لزوم‌ پایان‌ زیباتری‌ برای‌ هر ماجرائی‌ تدارک‌ ببیند . میمون‌ در کنار اژدها زندگی‌ خوبی‌ خواهد داشت‌ زیرکی‌ او و قدرت‌ اژدها در واقع‌ لازم‌ و ملزوم‌ یکدیگرند . آنها همچنین‌ در کارهای‌ اجتماعی‌ شرکای‌ خوبی‌ هستند(هر چند که‌ میمون‌ در اعماق‌ ذهنش‌ همیشه‌ دچار این‌ تصور است‌ که‌ به‌ تنهائی‌ کارها را بهتر می‌ توانست‌ روبراه‌ کند) . زندگی‌ در کنار موش‌ هم‌ بسیار لذت‌ بخش‌ خواهد بود . موش‌ دیوانه‌ وار مجذوب‌ برق‌ ظاهری‌ وجود میمون‌ خواهد شد و از صمیم‌ قلب‌ و بدون‌ هیچ‌ فکری‌ او را دوست‌ خواهد داشت‌ . موش‌ حتی‌ در صورتیکه‌ میمون‌ عاشق‌ او نباشد می‌ تواند با عشقی‌ که‌ خود باور دارد یک‌ زندگی‌ کامل‌ عشقی‌ داشته‌ باشد . میمون‌ ببر را دست‌ میاندازد اما به‌ او نصیحت‌ می‌ شود که‌ این‌ عمل‌ را همیشه‌ به‌ حس‌ احترام‌ توأم‌ کند . هر نوع‌ رابطه‌ ای‌ بین‌ آندو ، چه‌ احساسی‌ و چه‌ شغلی‌ به‌ هرحال‌ منجر به‌ ایجاد جرقه‌ هائی‌ خواهد شد . میمون‌ قدرت‌ ایستادگی‌ در مقابل‌ سرکشی‌های‌ ببر را نخواهد داشت‌ . اونمی‌ تواند این‌ را درک‌ کند که‌ خندیدن‌ به‌ کسی‌ می‌ تواندمنجز به‌ یک‌ جنایت‌ بشود . در اینجا میمون‌ نادانسته‌ خطر دریده‌ شدن‌ را به‌ جان‌ می‌ خرد . میمون‌ با هرعلامتی‌ که‌ ازدواج‌ کند صاحب‌ بچه‌ های‌ زیادی‌ خواهد شد . دوره‌ کودکی‌ میمون‌ به‌ خوشبختی‌ و شادی‌ می‌ گذرد . در جوانیش‌ تردیدها ، و حتی‌ نا امیدیها و شکستهائی‌ خواهدداشت‌ . و قسمت‌ سوم‌ زندگیش‌ توأم‌ با آرامش‌ خواهد بود . اما در پیری‌ اغلب‌ از تنهائی‌ رنج‌ خواهد برد و بسیار پیش‌ میاید که‌ مرگ‌ او دور از خانواده‌ ، ناگهانی‌ و ،پاثر تصادف‌ رخ‌ بدهد .